چرا یادگیری زبان دوم شما همیشه در «روز اول» متوقف می‌شود؟

اشتراک‌گذاری مقاله
زمان تقریبی مطالعه ۵ تا ۸ دقیقه

چرا یادگیری زبان دوم شما همیشه در «روز اول» متوقف می‌شود؟

آیا شما هم این‌طورید: ده‌ها اپلیکیشن آموزش زبان در گوشی‌تان دارید، صدها راهنمای یادگیری از «اساتید بزرگ» در لیست علاقه‌مندی‌هایتان دارید، و با اطمینان کامل به دوستانتان می‌گویید: «می‌خواهم شروع کنم به یادگیری ژاپنی/کره‌ای/فرانسوی!»

اما یک سال می‌گذرد و شما هنوز فقط "کونیچیوا" (سلام به ژاپنی) را بلد هستید، و برای تماشای سریال‌ها همچنان باید چشم به زیرنویس بدوزید؛ گویی آن «روز اول» پر از اشتیاق و جاه‌طلبی هرگز واقعاً شروع نشده است.

ناامید نشوید، این تقریباً «مشکل رایج» همه است. مشکل نه تنبلی شماست و نه کندی ذهن‌تان، بلکه در این است که ما از همان ابتدا مسیر تلاشمان را اشتباه رفته‌ایم.

ما همیشه فکر می‌کنیم یادگیری زبان خارجی مثل دانلود کردن نرم‌افزار است که با یک کلیک روی «نصب»، خودش شروع به کار می‌کند. اما در واقعیت، یادگیری زبان، بیشتر شبیه یاد گرفتن پختن یک «غذای مجلل» است که هرگز قبلاً درست نکرده‌اید.

شما بی‌شمار دستور پخت (مطالب آموزشی) جمع‌آوری کرده‌اید، اما از ترس اینکه آشپزخانه را به هم بریزید (ترس از اشتباه کردن، ترس از دردسر)، هنوز جرأت نکرده‌اید گاز را روشن کنید و آشپزی را شروع کنید. شما فقط در حال «تصور آشپزی» هستید، اما هرگز طعم غذایی را که با دستان خودتان پخته‌اید، نچشیده‌اید.

امروز، ما درباره گرامر پیچیده و کلمات بی‌شماری که نمی‌توان حفظ کرد، صحبت نمی‌کنیم. ما درباره این صحبت می‌کنیم که چگونه مانند یک «سرآشپز واقعی»، یک «ضیافت زبانی» برای خودتان بپزید.


گام اول: «تاریخ شروع ضیافت» خود را مشخص کنید، نه «یک روزی» را

«وقتی این دوره سرم خلوت شد، شروع می‌کنم.» «وقتی تعطیلاتم شروع شد، آغاز می‌کنم.» «یک روزی بالاخره یاد می‌گیرم.»

آیا این جملات برایتان آشناست؟ این مثل این است که بگویید "یک روزی دوستانم را برای شام به خانه دعوت می‌کنم"، اما نه منو را مشخص کرده‌اید و نه تاریخی را تعیین کرده‌اید. نتیجه چه می‌شود؟ «یک روزی» تبدیل می‌شود به «یک زمان نامعلوم و دور».

راز سرآشپز: نگویید «بعداً»، همین الان تقویم را بردارید و «تاریخ شروع ضیافت» خود را علامت بزنید.

می‌تواند دوشنبه هفته آینده باشد، می‌تواند روز تولدتان باشد، یا حتی فردا. این تاریخ مهم نیست، مهم این است که آن را تعیین کنید و به آن اهمیت و رسمیت بدهید. یک بار که این تاریخ مشخص شد، از یک «فکر مبهم» به یک «برنامه واضح» تبدیل می‌شود. شما به خودتان می‌گویید: آن روز، تحت هر شرایطی، آشپزخانه من باید روشن شود.

این اولین گام برای غلبه بر اهمال‌کاری شماست، و همچنین مهم‌ترین گام.

گام دوم: «مواد لازم روزانه» خود را آماده کنید، نه «یک ضیافت کامل و پیچیده»

بسیاری از افراد وقتی شروع به یادگیری زبان می‌کنند، می‌خواهند در یک روز ۱۰۰ کلمه را حفظ کنند و یک فصل کامل از گرامر را بخوانند. این مثل این است که بخواهید در یک بعدازظهر یاد بگیرید یک ضیافت کامل و پیچیده را بپزید، نتیجه فقط باعث می‌شود دست و پایتان را گم کنید، خسته و فرسوده شوید، و در نهایت با دیدن انبوهی از مواد اولیه به هم ریخته، فقط دلتان بخواهد غذای آماده سفارش دهید.

راز سرآشپز: روی «میزان‌پلاس» (Mise en Place) تمرکز کنید – آماده‌سازی روزانه مواد.

در آشپزخانه فرانسوی، «میزان‌پلاس» به معنای خرد کردن همه مواد و آماده کردن چاشنی‌ها قبل از شروع پخت و پز است. این کلید تضمین پخت و پز روان و کارآمد بعدی است.

یادگیری زبان شما نیز به این فرآیند نیاز دارد. هر روز ۳۰ تا ۶۰ دقیقه را به طور ثابت و بدون وقفه اختصاص دهید. در این مدت، لازم نیست به دنبال «جهش بزرگ» باشید، فقط کافی است «آماده‌سازی روزانه» خود را تکمیل کنید:

  • ۱۰ دقیقه تمرین تلفظ.
  • ۵ جمله جدید یاد بگیرید (نه کلمه!).
  • یک گفت‌وگوی ساده گوش دهید.

اهداف بزرگ را به وظایف کوچکی تقسیم کنید که هر روز به راحتی قابل انجام باشند. وقتی «آماده‌سازی روزانه مواد» به عادتی مثل مسواک زدن و شستن صورت تبدیل شود، ناخودآگاه، شما توانایی پخت هر غذای مجللی را به دست آورده‌اید.

گام سوم: در ذهن خود «طعم» موفقیت را بچشید

اگر فقط هر روز مواد را خرد کنید و آماده کنید، ناگزیر احساس خستگی و کسالت خواهید کرد. چه چیزی شما را به ادامه راه وادار می‌کند؟ تصویری از آن غذا در زمان تکمیل، با عطری دلنشین و ظاهری اشتهابرانگیز.

راز سرآشپز: صحنه «لذت بردن از یک ضیافت بزرگ» را پیوسته در ذهن خود مجسم کنید.

چشمانتان را ببندید و به وضوح تصور کنید:

  • در یک ایزاکایا (میخانه‌ای ژاپنی) در توکیو هستید و به جای اشاره به منو، با صاحب مغازه روان صحبت می‌کنید.
  • در یک کافه در پاریس هستید و با دوستان جدیدی که پیدا کرده‌اید، گپ می‌زنید و بی‌وقفه می‌خندید.
  • فیلم مورد علاقه‌تان را تماشا می‌کنید و برای اولین بار بدون نیاز به زیرنویس، تمام نکات خنده‌دار و صحنه‌های احساسی را درک می‌کنید.

این تصاویر دلنشین را بنویسید و جلوی میز کارتان بچسبانید. هر وقت احساس خستگی کردید یا خواستید دست بکشید، به آنها نگاه کنید. این اشتیاق درونی، انگیزه‌ای بسیار قوی‌تر از هر نوع ثبت حضور یا نظارت بیرونی است.

به هر حال، ما آشپزی را یاد می‌گیریم تا در نهایت از غذا لذت ببریم و شادی آن را به اشتراک بگذاریم. یادگیری زبان هم همین‌طور است، در نهایت برای ارتباط و تبادل نظر است. اگر می‌خواهید این لذت ارتباط را زودتر تجربه کنید، می‌توانید ابزاری مانند Intent را امتحان کنید. این ابزار دارای ترجمه هوش مصنوعی است که به شما امکان می‌دهد در مراحل اولیه یادگیری با بومی‌زبانان از سراسر جهان واقعی صحبت کنید. این مثل این است که در دوران شاگردی، یک سرآشپز کنار دستتان باشد و به شما کمک کند، و به شما اجازه می‌دهد شیرینی ارتباط را از پیش بچشید.

گام چهارم: ابتدا «در یک غذا استاد شوید»، نه اینکه «هزاران دستور پخت را جمع‌آوری کنید»

بزرگ‌ترین تله در عصر اینترنت، فراوانی بیش از حد منابع است. زمانی که ما صرف «پیدا کردن بهترین اپلیکیشن» یا «دیدن بهترین راهنمایی از کدام بلاگر» می‌کنیم، حتی از زمان واقعی یادگیری‌مان بیشتر است. نتیجه این است که ۲۰ اپلیکیشن در گوشی‌مان داریم، اما هر کدام را فقط ۵ دقیقه استفاده کرده‌ایم.

راز سرآشپز: به اولین «دستور پخت» خود اعتماد کنید و آن را تا انتها دنبال کنید.

در سه ماه اول، میل به «مقایسه زیاد» را در خود سرکوب کنید. فقط یک منبع اصلی برای یادگیری انتخاب کنید – می‌تواند یک کتاب، یک اپلیکیشن یا یک دوره آموزشی باشد. سپس به خودتان قول دهید: قبل از اینکه آن را به طور کامل «هضم» کنید، هرگز به چیز دیگری دست نخواهید زد.

این به شما کمک می‌کند تا از «اختلال تصمیم‌گیری» رها شوید و تمام انرژی خود را روی خود «آشپزی» متمرکز کنید، نه روی «انتخاب دستور پخت». وقتی واقعاً روش پخت یک غذا را یاد گرفتید، آن وقت یادگیری سایر موارد برایتان آسان‌تر شده و با تلاش کمتر، به نتایج بهتری خواهید رسید.


دیگر آن آشپزی نباشید که فقط دستور پخت جمع‌آوری می‌کند. تغییر واقعی، لحظه‌ای اتفاق می‌افتد که آستین‌هایتان را بالا می‌زنید، وارد آشپزخانه می‌شوید و گاز را روشن می‌کنید.

یادگیری یک زبان جدید، یک ریاضت دردناک نیست، بلکه سفری پر از خلاقیت و شگفتی‌های آشپزی است. اولین «سلام» شما، اولین پیاز خرد شده است؛ اولین مکالمه شما، اولین غذای خوش‌رنگ و بو و خوش‌مزه است که روی میز می‌گذارید.

خب، آیا آماده‌اید که اولین «ضیافت زبانی» خود را بپزید؟

همین حالا با جهان حرف بزنید